معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه

امام به مثابة پدر

.. و ابراهیم (ع) را خدا پدر امت نام نهاد «مله ابیکم ابراهیم هو سماکم المسلمین من قبل» و در روایات، پیامبر خدا (ص) و حضرت وصی (ع) پدر امت اسلامی معرفی شدند

و در روایتی آمده: کسی که از امامش بریده یتیم است: «اشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِي انْقَطَعَ عَنْ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه وَ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَيْهِ»

پدر در عرف عامه احکامی دارد و نشانه هایی و همینطور در نگاه وجودی تعریفی دارد و خصوصیاتی.

در زبان اشراق، فرشتگان و به تعبیری: عقول مفارق به عنوان پدر معرفی شدند. «و من جملة الأنوار القاهرة، أبونا و رب طلسم نوعنا و مفيض نفوسنا، و مكملها بالكلمات العلمية و العملية، روح القدس، المسمى عند الحكماء بالعقل الفعال» این پدر وجودی که عقل فعال است: ۱٫ ‏پرورش دهنده است؛ ۲٫ روان بخش است؛ وجود می نوشاند و مستی به بار می آورد ؛ ۳٫ معطی کلمات سازندة روان است با تار و پودی از علم و عمل.

و طور سینا نمادی است از صحن و سرای پدر وجودی: «اعلم أنّ هذا جبل‏ طور سينا [و] فوق هذا الجبل طور سينين، مسكن‏ والدي و جدّك»‏

پیامبران الهی (ص) و امامان معصوم (ع) در نردبان صعود، در عداد کلمات عالی وجود قرار گرفته و همان نقش عقول مفارق و مبادی عالی را بر دوش می کشند و سپس خرامان بسوی حق رفته و عقول مفارق را زیر پر می گیرند و بعد اینکه پدر عالَم مُلک شدند پدر عقول مفارق می شوند و به تدبیر آنها می پردازند.

بار دیگر برمی گردیم به دامان وجود، تا چشم ها را بشوییم در چشمة وجود و مهمان طور دیگری از «پدر» شویم:

تشکیک در وجود فیلسوف خبر از رابطة طولی تکوینی میان امام به عنوان برترین فرد نوع انسانی و امت به عنوان مراتب پایین در نسبت با عالیترین فرد نوع می دهد. و با تشکیک می توان اصل ولایت پذیری را به نیکی دریافت و از طوفان مخربِ فروکاستِ «ولی» به عنوان رابطة طولی امام و امت به «دوستی» به مثابة رابطة عرضی و عاطفی پیشگیری نمود و از انحراف تاریخی غدیر و غربت شیعه پرده برداشت.

رابطة تشكيكي نبي و امام و به تعبيري انسان كامل با مؤمنان، رابطه اي تكويني و ولايي است و به دست معتبر نيست تا هرگونه كه مُعتبِر اراده كرد آن را تغيير دهد و نوع وجودي برتر يا برترين نوع وجودي انساني را به عنوان رعيت معرفي نمايد و نوع وجودي پايين را امير مؤمنان و ولي تلقي كند. پيوند مراتب تشكيكي ياد شده آن چنان حقيقي، ناگستني و غيرقابل تغيير است كه عرفا و به تبع آنها ملاصدرا آن را به رابطة روح و قواي آن تمثيل مي¬كنند؛

به اين بيان كه امت يك نبي يا امام به منزلة قوا و جوارحِ آن نبي و امام و فرزند اوست. و همان¬طوري كه نمی توان فرزند و قوا را جاي پدر و روح نشاند، افراد رعيت را نمي¬توان جاي نبي يا امام قرارداد. و مردم را در نسبت با امام، پدر در لسان وجود دانست. بلکه در چشم وجود، امام پدر امت است.

بنابراين، نوع وجودي فرودست با اذعان به فقر خويش و دارايي و برتري و پدری نبي و امام به مثابة برترين نوع وجودي انساني و پدر، در راه تكامل خود و راهيابي به سعادت، به نبي يا امام متوسل مي گردد و هرگونه دشمني يا بي تفاوتي و عدم پيروي از نبي و امام به منزلة عدم شناخت خويش به عنوان فرد فرودست نوع و جهل به برتري نبي و امام به مثابة برترین فرد نوع است و به تعبیری: ارمغان هرگونه قطع ارتباط با امام و بی تفاوتی نسبت به او به مثابة پدر وجودی امت، چیزی جز یتیمی در عالَم معنا در پی ندارد.

از این نگاه وجودی می توان دریافت:
یکم. پیامبر خدا (ص) و حضرت وصی (ع) پدران وجودی امت اسلامی اند؛
دوم. خانه اهل بیت و مزار آسمانی شان خانه پدری است.
سوم: بریدن از پدر وجودی، یعنی یتیم شدن در عاَلم معنا و تهی ماندن از معنویت و به یک معنا در آویختن با نیستی.

عبدا… صلواتی

معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی